چگونه دلم را آرام کنم؟
به طور کلى آرامش و دلهره، نقش بسیار مهمى در سلامت و بیمارى فرد و جامعه و سعادت و بدبختى انسانها دارد و چیزى نیست که بتوان از آن به آسانى گذشت. تاریخ بشر پر است از صحنههاى غمانگیزى که انسان براى تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادى گام نهاده، و تن به انواع اعتیادها داده است.ولى قرآن با یک جمله کوتاه و پر مغز، مطمئنترین و نزدیکترین راه را نشان داده و مىگوید: بدانید که یاد خدا آرام بخش دلهاست!
عوامل نگرانى و پریشانى
1 ـ آینده تاریک و مبهم، احتمال زوال نعمتها، گرفتارى در چنگال دشمن، ضعف و بیمارى و ناتوانى و درماندگى و احتیاج و ... آدمى را رنج مىدهد، اما ایمان به خداوند قادر متعال، خداوند رحیم و مهربان، خدایى که همواره کفالت بندگان خویش را بر عهده دارد مىتواند این گونه نگرانیها را از میان ببرد و به او آرامش دهد که تو در برابر حوادث آینده درمانده نیستى، خدایى دارى توانا، قادر و مهربان.2 ـ گذشته تاریک زندگى، نگرانی از گناهانى که انجام داده، از کوتاهیها و لغزشها گاه ذهن آدمی را به خود مشغول میسازد، اما توجه به اینکه خداوند، غفار، توبهپذیر و رحیم و غفور است، به او آرامش مىدهد، به او مىگوید: عذر تقصیر به پیشگاهش بر، از گذشته عذرخواهى کن و در مقام جبران برآى، که او بخشنده است و جبران کردن ممکن.3 ـ ضعف و ناتوانى انسان در برابر عوامل طبیعى و دشمنان سبب نگرانی انسان خواهند بود. اما هنگامى که به یاد خدا مىافتد و متکى به قدرت و رحمت او مىشود، قدرتى که برترین قدرتهاست و هیچ چیز در برابر آن یاراى مقاومت ندارد، قلبش آرام مىگیرد، با خود مىگوید آرى من تنها نیستم، من در سایه خدا، بىنهایت قدرت دارم 4 ـ ریشه برخی اضطرابها و نگرانیها احساس پوچی و بیهدف بودن زندگی است. ولى کسى که به خدا ایمان دارد و مسیر تکاملى زندگى را به عنوان یک هدف بزرگ پذیرفته است و تمام برنامهها و حوادث زندگى را در همین خط مىبیند، نه از زندگى احساس پوچى مىکند، و نه همچون افراد بىهدف و مردد، سرگردان و مضطرب است.5- سوء ظنها، توهمها و خیالات پوچ یکى دیگر از عوامل نگرانى است که بسیارى از مردم در زندگى خود از آن رنج مىبرند، ولى چگونه مىتوان انکار کرد که توجه به خدا و لطف بىپایان او و دستور به حسن ظن که وظیفه هر فرد با ایمانى است این حالت رنجآور را از بین مىبرد و آرامش و اطمینان جاى آن را مىگیرد.6 ـ دنیاپرستى و دلباختگى در برابر زرق و برق زندگى مادى یکى از بزرگترین عوامل اضطراب و نگرانى انسانها بوده و هست. ایمان به خدا و توجه به آزادگى مومن که همیشه با زهد و پارسایى سازنده و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگى مادى همراه است به همه این اضطرابها پایان مىدهد. بعضى از مفسران ایرادى مطرح کردهاند که از یک طرف در آیه فوق مىخوانیم یاد خدا مایه آرامش دلهاست و از طرفى دیگر در آیه 2 سوره انفال مىخوانیم مومنان کسانى هستند که وقتى نام خدا برده مىشود قلبشان ترسان مىگردد، آیا این دو با هم منافات ندارند؟!پاسخ این است که منظور از آرامش، همان آرامش در برابر عوامل مادى است که غالب مردم را نگران مىسازد که نمونههاى روشن آن در بالا ذکر شد، ولى مسلماً افراد با ایمان در برابر مسئولیتهاى خویش نمىتوانند نگران نباشند، و به تعبیر دیگر آنچه در آنها وجود ندارد نگرانیهاى ویرانگر است، اما نگرانى سازنده که انسان را به انجام وظیفه در برابر خدا و خلق و فعالیتهاى مثبت زندگى وا مىدارد در وجود آنها هست و باید هم باشد، و منظور از خوف از خدا نیز همین است.
ذکر خدا چیست؟
ذکری که مایه آرامش دلهاست تنها این نیست که نام او را بر زبان آورده و مکرر تسبیح و تکبیر گوییم، بلکه منظور آن است که با تمام قلب متوجه او و عظمتش و علم و آگاهیش و حاضر و ناظر بودنش گردیم، و این توجه مبدأ حرکت و فعالیت در وجود انسان به سوى جهاد و تلاش و نیکیها میگردد و میان او و گناه سد مستحکمى ایجاد میکند.از وصایایى که پیامبر (صلیاللهعلیه و آله) به على (علیه السلام) فرمود این بود: «اى على سه کار است که این امت طاقت آن را ندارند (و از همه کس ساخته نیست) مواسات با برادران دینى در مال، و حق مردم را از خویشتن دادن، و یاد خدا در هر حال، ولى یاد خدا (تنها) سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اکبر نیست، بلکه یاد خدا آن است که هنگامى که انسان در برابر حرامى قرار مىگیرد از خدا بترسد و آن را ترک گوید.»(سفینة البحار، ج 1، ص 484).در حدیث دیگرى مىخوانیم على (علیه السلام) فرمود: «ذکر دو گونه است: یاد خدا کردن به هنگام مصیبت (و شکیبایى و استقامت ورزیدن) و از آن برتر آن است که خدا را در برابر محرمات یاد کند و میان او و حرام سدى ایجاد نماید». (سفینة البحار، ج 1، ص 484).
نتیجه
اگر انسان با تمامی وجود به خدا ایمان داشته باشد و از ته دل او را بخواند چنان اطمینانی وجودش را فرامیگیرد که از هیچ چیز نمیترسد و هیچ سدی مانع پیشرفتش نخواهد شد. چنین انسانی به آرامش حقیقی میرسد و از لحظه لحظههای زندگی بهره میبرد.