عاشورا ؛ قیام روشن بینی علیه ظاهر بینی
جمعه, ۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۳۶ ق.ظ
علی مطهری
یکی از ویژگیهای واقعه کربلا روشن بینی و بصیرت است. یک نگاه ظاهربین در زمان قیام امام حسین (ع) چنین حکم میکرد که اسلام برقرار است و چیزی آن را تهدید نمی کند، سرزمین تحت حکومت مسلمین بسیار گسترده شده، نمازهای جمعه و جماعت برقرار است، حج به صورت با شکوه برگزار میشود و حکومت اسلامی در جهان قدرتمند است ولی نگاه ریزبین و تیزبین امام و پیشوای راستین جامعه که آنچه را دیگران در آینه نمیبینند او در خشت خام میبیند، احساس میکند که از اسلام جز پوسته و ظاهری باقی نمانده و باطن و هسته آن نابود شده است. محتوای آن از دست رفته و فقط قالب آن باقی مانده است، روح اسلام که عدالت و آزادی و حقوق مردم در مقابل حاکم و اینهاست از بین رفته و تنها جسم بیجان آن باقی مانده است.
امام حسین(ع) به خوبی در مییابد که موروثی شدن حکومت و جایگزین شدن سلطنت به خلافت در دوره یزید و نیز شخصیت خاص یزید که مردی فاسد، متجاهر به فسق بود و اساسا اعتقادی به اسلام نداشت شرایط را به گونه ای کرده است که اگر او قیام نکند و پیام خود را با خون خود و اصحاب و فرزندان و برادرزادگان و اسارت اهل بیت خود به دنیا ابلاغ نکند، در آیندهای نزدیک اثری از اسلام نخواهد بود. امام (ع) برای انجام این رسالت خود محاسبه دقیق کرده بود و اینطور نبود که از روی احساسات و تحت تاثیر هیجانات دست به قیام بزند. عامل اصلی قیام امامحسین(ع)امر به معروف و نهی از منکر بود، لذا وقتی از کوفه خبر میرسد که مردم کوفه عقب نشینی کردهاند شعارهای امام حماسیتر و تندتر میشود چرا که قبول دعوت مردم کوفه برای امام حسین (ع) صرفا یک اتمام حجت بوده است تا پاسخی برای آیندگان و برای تاریخ داشته باشد. آنچه انگیزه اصلی امام را تشکیل میداد وظیفه امر به معروف و نهی از منکر بود و هیچ منکری بالاتر از حکومت فاسد یزید نبود.
کسی که در جای پیامبر(ص) نشسته بود علاوه بر اینکه حکومت موروثی و سلطنتی را تثبیت کرده بود فاسدترین مردم زمان بود و سکوت در چنین زمانی بر هیچکس جایز نیست چه رسد به امام و پیشوای مسلمانان .
امام حسین (ع) در شب عاشورا از برادرش ابوالفضل(ع) خواست که به قبیله بنی اسد برود و از آنها کمک بخواهد. فرضا 100 نفر به کمک امام میآمدند در مقابل 30 هزار لشکر عمرسعد چه کار میتوانستند بکنند؟ این نشان میدهد که امام میخواست پیام قیام خود را هرچه رنگینتر و خونینتر و موثرتر به دنیا برساند و این اقدامات او مانند همراه بردن نزدیکان و اهل بیت خود، همه از روی محاسبه دقیق بود. آری روشن بینی امام حسین (ع)و دیدن واقعیت جامعه اسلامی از پشت پردههای فریب و نفاق و به دنبال آن احساس خطر برای اسلام کردن،ویژگی بارز نهضت حسین (ع) است و این وظیفه همه مسلمانان در همه زمانهاست که محتوابین و باطنبین باشند و نه قالببین و ظاهر بین.
*منبع:روزنامه قانون
امام حسین(ع) به خوبی در مییابد که موروثی شدن حکومت و جایگزین شدن سلطنت به خلافت در دوره یزید و نیز شخصیت خاص یزید که مردی فاسد، متجاهر به فسق بود و اساسا اعتقادی به اسلام نداشت شرایط را به گونه ای کرده است که اگر او قیام نکند و پیام خود را با خون خود و اصحاب و فرزندان و برادرزادگان و اسارت اهل بیت خود به دنیا ابلاغ نکند، در آیندهای نزدیک اثری از اسلام نخواهد بود. امام (ع) برای انجام این رسالت خود محاسبه دقیق کرده بود و اینطور نبود که از روی احساسات و تحت تاثیر هیجانات دست به قیام بزند. عامل اصلی قیام امامحسین(ع)امر به معروف و نهی از منکر بود، لذا وقتی از کوفه خبر میرسد که مردم کوفه عقب نشینی کردهاند شعارهای امام حماسیتر و تندتر میشود چرا که قبول دعوت مردم کوفه برای امام حسین (ع) صرفا یک اتمام حجت بوده است تا پاسخی برای آیندگان و برای تاریخ داشته باشد. آنچه انگیزه اصلی امام را تشکیل میداد وظیفه امر به معروف و نهی از منکر بود و هیچ منکری بالاتر از حکومت فاسد یزید نبود.
کسی که در جای پیامبر(ص) نشسته بود علاوه بر اینکه حکومت موروثی و سلطنتی را تثبیت کرده بود فاسدترین مردم زمان بود و سکوت در چنین زمانی بر هیچکس جایز نیست چه رسد به امام و پیشوای مسلمانان .
امام حسین (ع) در شب عاشورا از برادرش ابوالفضل(ع) خواست که به قبیله بنی اسد برود و از آنها کمک بخواهد. فرضا 100 نفر به کمک امام میآمدند در مقابل 30 هزار لشکر عمرسعد چه کار میتوانستند بکنند؟ این نشان میدهد که امام میخواست پیام قیام خود را هرچه رنگینتر و خونینتر و موثرتر به دنیا برساند و این اقدامات او مانند همراه بردن نزدیکان و اهل بیت خود، همه از روی محاسبه دقیق بود. آری روشن بینی امام حسین (ع)و دیدن واقعیت جامعه اسلامی از پشت پردههای فریب و نفاق و به دنبال آن احساس خطر برای اسلام کردن،ویژگی بارز نهضت حسین (ع) است و این وظیفه همه مسلمانان در همه زمانهاست که محتوابین و باطنبین باشند و نه قالببین و ظاهر بین.
*منبع:روزنامه قانون
۹۴/۰۸/۰۱