سالمندان بیآتیه
پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۳۴ ب.ظ
آرمان- ایلناز ربیعی: بهزودی تعداد سالمندان کشور دوبرابر میشود. هماینک 3/7درصد از جمعیت کشورمان را افراد سالمند تشکیل میدهند که با توجه به تغییرات در هرم جمعیتی میشود انتظار داشت در سال 1400 این رقم به ده میلیون نفر برسد.
با توجه به اینکه قطعا بخشی از سالمندان آینده هنوز نیرو و توانایی لازم برای کار و فعالیت را دارند و انرژی آنها باید در راستای صحیحی اداره شود به هیچ وجه نمیشود از چنین تعداد چشمگیری ساده گذر کرد. جامعه ایرانی در یک برهه از زمان، جمعیتی جوان و تازهنفس در اختیار داشت و باید تمام توجه روی این جمعیت متمرکز میشد. این پیک جمعیتی در فاصله سالهای 58 تا 68 در مدارس و دانشگاهها به بالاترین رقم خود رسید بهطوری که ورود به مدرسه و دانشگاه بهطور جدی اکثر جامعه را دچار مشکل و سردرگمی کرده بود. به هر حال این جمعیت از سن تحصیل و نوجوانی گذر کرد و هماکنون دوره جوانی را سپری میکند. نکته دیگری که باعث میشود جامعه ایرانی را در آینده، جمعیتی سالمند پیشبینی کنیم، کاهش میزان باروری از یک طرف و کاهش میزان مرگ و میر و بالارفتن امید به زندگی از سویی دیگر است. به همین منوال این جمعیت دوره میانسالی و سپس سالمندی را پیشرو خواهد گذاشت و از همین امروز باید برنامهای در حد توان جامع و کاربردی و آیندهنگرانه برای این موضوع داشته باشیم. با بررسی کشورهای درگیر با چنین مسالهای میشود طرح و برنامهای روشن و صحیح در این راستا تدوین کرد.
لزوم برنامهریزی در حوزه سالمندی
یک استاد دانشگاه تهران مهمترین دلیل پیرشدن جمعیت در ایران را تغییر سبک زندگی میداند. جعفر حقپناه در گفتوگو با آرمان دلیل به تأخیر افتادن ازدواج را فقط دلایل اقتصادی نمیداند و معتقد است: این به تغییر سبک زندگی نسلهای جوان مربوط است که تا سنین بالا تمایلی به تشکیل خانواده ندارند. او میافزاید: سن ازدواج در ایران بالا رفته است و برای مردان به 30 و زنان 27-28 سال رسیده است.
گذشته از طولانی شدن زندگی مجردی که آسیبهای خود را دارد، این تغییر سبک زندگی در فرزندآوری هم مشهود است. بسیاری از زوجهای جوان میلی به بچهدار شدن ندارند و در بهترین حالت هم خانوادهها به یک فرزند اکتفا میکنند. این مردمشناس تصریح میکند: این عوامل در کنار افزایش مهاجرت به کشورهای پیشرفته، جمعیت ایران را با شیب تندی به سمت پیرشدن میبرد. او به پیامدهای منفی پیرشدن جمعیت اشاره میکند و میگوید: صرفا تعداد جمعیت مهم نیست. اینکه پیرهای یک کشور در دهههای آینده زیاد شوند به تنهایی معنای بدی ندارد اما، در کشوری مثل ما که تولید و خدمات بر پایه فناوری نیست کمبود نیروی انسانی ما را با چالش مواجه خواهد کرد. این استاد دانشگاه ادامه میدهد: طبیعی است که در آینده برای ارائه خدمات به این جامعه پیر دچار مشکل خواهیم شد. درحال حاضر کشورهایی هستند که با رشد جمعیت منفی از رفاه خوبی برخوردارند. این به ساختار اقتصاد و میزان وابستگی تولید ثروت به نیروی انسانی، بستگی دارد. او توضیح میدهد: در اقتصادهای دانشمحور یا فناوریمحور چند نفر با ایده و تفکر پیشرو میتوانند به اندازه هزاران نفر بهرهوری داشته باشند. نکته دیگر کاهش جمعیت دفعی در ایران است که در نقطه مقابل افزایش جمعیت انفجاری در دهه شصت قرار دارد. این میتواند بهصورت یک بحران در جامعه بروز کند. او میافزاید: گذشته از تولید و خدمات، فرآیند جامعهپذیری یا حتی آموزش در ایران با مشکل مواجه خواهد شد. تا چند سال قبل بچهها در خانوادههای گسترده پرورش مییافتند. این نوع خانواده بستر خاصی برای جامعهپذیری و آموزش را شکل میدهد. در دهههای آینده کودکان بدون خواهر، برادر، عمو، عمه، دایی و خاله بخش بزرگی از روابط انسانی، عاطفی و حتی حمایتهای اجتماعی را از دست خواهند داد یعنی، این شکل پوشش و حمایت خانوادگی محو خواهد شد. بهعلاوه شکل آموزش با تغییر بافت جمعیتی عوض میشود. به گفته حقپناه درواقع با تغییر شکل جمعیت بسیاری از خدمات ازجمله آموزشی، معنا و صرفه اقتصادی خود را از دست میدهند. او میگوید: باید روی کیفیت جمعیت کار کرد و این مسأله را جدی گرفت. اگر امروز دولت با ارائه خدماتی که سن ازدواج را پایین میآورد وارد گود نشود، در آینده با مشکل مواجه خواهیم شد. این استاد دانشگاه با بیان اینکه این معضل با تبلیغات مستقیم حلشدنی نیست، تصریح میکند: باید شرایط را جوری مهیا کنیم که با پایین آمدن سن ازدواج شیب کاهش جمعیت جوان ملایمتر شود.این مهیاسازی شرایط فقط اقتصادی نیست. انتخاب یک سبک زندگی ابعاد گوناگونی دارد. باید روی همه این ابعاد فکر و برنامهریزی شود.
25 درصد سالمندان کشور نیازمندند
در همین حال بررسیها نشان میدهد وضعیت ارائه خدمات به سالمندان چندان مناسب نیست. دیماه سال 91 یک مقام مسئول در کمیته امداد امام خمینی(ره) با بیان اینکه 25 درصد از سالمندان کشور تحت پوشش کمیته امداد قرار دارند، گفت: سیستم تامین اجتماعی ضعیف، عامل افزایش سالمندان نیازمند است. یک سال بعد دبیر شورای ساماندهی سالمندان کشور گفت: جای طب سالمندی در کشور خالی است و این امر مشکلات بسیاری را پیش روی سالمندان کشور قرار داده است. حسین نحوینژاد افزود: درحال حاضر طب اطفال در کشور موجود است اما طب سالمندان که یک نیاز اساسی برای این جامعه محسوب میشود به دلیل عدم تربیت پزشکان متخصص در این رشته وجود ندارد. وی با بیان اینکه تامین پزشک متخصص سالمندان برخلاف نظر مسئولان وزارت بهداشت نیازمند بودجه و هزینه بسیار نیست، گفت: برگزاری دورههای آموزشی سه تا چهار ماهه برای پزشکان عمومی فعال در کشور کمک شایانتوجهی به تامین این نیاز اساسی در حوزه سالمندان میکند. دبیر شورای ساماندهی سالمندان کشور تاکید کرد: توجه به طب سالمندان نوعی تکریم این قشر است که نیاز به پول ندارد بلکه فقط نیازمند برنامهریزی دقیق و کارشناسی در این زمینه است. نحوینژاد در ادامه با تاکید بر ضرورت تغییر نگاه کشور به سالمندان گفت: تا وقتی به سالمند بهعنوان یک فرد از کارافتاده و خسته نگاه شود که نیازمند استراحت است مشکلات بخش سالمندان کشور حل نمیشود. سالمندان ایران سالمندانی توانمند هستند. اوعلت عدم حضور سالمندان کشور در اجتماع را مناسب نبودن فضای شهری برای سالمندان برشمرد و گفت: وقتی فضای شهری برای حضور سالمندان ما مناسب سازی نشده است چگونه میتوان انتظار حضور فعال این قشر را در جامعه داشت. نحوینژاد در ادامه با انتقاد از نوع تصویری که رسانهها از سالمندان برای جامعه ارائه میدهند گفت: برخلاف این تصویر که متاسفانه رسانه ها از سالمندان به مردم ارائه میکنند سالمندان کشور افرادی توانمند و خبرهاند که به لحاظ برخورداری از تجربه بسیار میتوانند چرخههای صنعت و تولید را در کشور به آسانی بچرخانند. او با بیان اینکه سالمندی در کشور به سه بخش سالمند جوان(60 تا 70 سال)، سالمند میانسال(71 تا 80) و سالمند پیر تقسیم میشود افزود: سالمندان جوان و میانسال سالمندانی توانمند هستند که باید با توجه به آنها و مشارکت دادن آنها در عرصه اجتماعی بسترهای توسعه اجتماعی را فراهم کرد.
۹۳/۰۱/۲۱