حـکـایت
يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۲ ب.ظ
گل رسول خدا (ص)
حافظ ابونعیم اصفهانی از ابوبکر روایت میکند که گفت : پیامبر (صلیاللهعلیه وآله) در نماز بود، وقتی که به سجده رفت، امام حسن (علیهالسلام) که کودک بود آمد و بر پشت جدش رسول خدا (صلیالله علیهوآله) نشست، رسول خدا آنقدر سجده را طول داد تا امام حسن (علیه السلام) پائین آمد، بعد از نماز ابوبکر به رسول خدا (صلی الله علیه وآله) عرض کرد: ای رسول خدا چطور در نماز این چنین با این کودک مدارا می کنی؟ پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: ان هذا ریحانتی و ان ابنی هذا سید: این کودک گل من است، و این پسرم آقاست.
داستان صاحبدلان
چرا باید از دلبستگی به دنیا حذر کرد؟
برای خلاصی از حب دنیا، بهترین و اثربخشترین راه، اصلاح نفس و رسیدن به مقام بندگی و عبودیت خداوند است. راه اساسی رها شدن از دنیا دوستی اصلاح نفس و رسیدن به ملکات نفسانی است، طبق آموزههای قرآنی، به کار گرفتن سلسلهای از علوم و معارف الهی و قرآنی میتواند در این راه به انسان کمک کند. امام علی (ع) در حدیثی میفرمایند: از دنیا حذر کنید که دنیا بی وفا و پر مکر و فریب است، بخشندهای خسیس و پوشانندهای برهنه کننده است. رسول خدا (ص) نیز در حدیثی فرمودهاند: اگر آنچه من از دنیا میدانم شما نیز بدانید، جانهایتان از فریب آن ایمن میشود. امام علی (ع) در حدیث دیگری میفرمایند: دلبستگی به دنیا، عقل را فاسد میکند، قلب را از شنیدن حکمت ناتوان میسازد و باعث عذاب دردناک میشود. امام صادق (ع) میفرمایند: رغبت و تمایل به دنیا مایه غم و اندوه و زهد و بی میلی به دنیا سبب راحتی قلب و بدن است. امامصادق(ع) در حدیث دیگری میفرمایند: نخستین چیزی که با آن عصیان و نافرمانی خدا شد شش چیز بود: دنیاپرستی، حب ریاست، علاقه به غذا(شکم پرستی)، محبت(افراطی) زنان، پرخوابی و علاقه به راحتی و تن پروری.
کبر با نماز درمان میشود
نماز معجونی الهی است که در هر جزئش رازی نهفته است و وسیله ارتباط با خداوند و انس با پروردگار جهان است و جراحاتی که بر اثر گناه بر روح و جان انسان مینشیند با مرهم نماز التیام مییابد. عبادت و پرستش یکی از امور فطری است. البته در شکل و نوع پرستشها تفاوت زیادی دیده میشود. بدین معنا گروهی از فطرت الهی خویش منحرف شده و سنگ و چوب را معبود خویش بر میگزینند و گروهی نیز خدای یگانه را خالصانه میپرستند. گاه شکل و شیوه عبادت متفاوت است که از رقص و پایکوبی گرفته تا عمیق ترین و لطیف ترین مناجاتهای اولیای خدا تغییر میکند. هدف انبیا، ایجاد روح پرستش در بشر نبوده، بلکه اصلاح پرستش در مورد معبود و شکل عبادت است و میدانیم که در این میان نماز یکی از بهترین عوامل سیر و سلوک معنوی و تقرب الی الله است.حضرت امام رضا(ع)فرمود؛ نماز وسیله تقرب هر انسان پرهیزگاری است. نماز ستون دین است. همچنان که ستون هر مجموعه ای، ساختمان را نگاه میدارد و هر گاه این ستون در ساختمانی دچار نقص شود، ساختمان فرو میریزد، نماز است که اگر درست انجام نشود خیمه دین واژگون میشود. خداوند به پیامبرش میفرماید؛ اقم الصلوة لذکری؛نماز را برای یاد من بهپادار.البته روشن است که معیار قبولی نماز، مقدار حضور قلب است. به هر مقدار حضور قلب باشد نماز مورد قبول واقع میشود.حضور قلب دارای مراتب و درجات متفاوتی است که به طور اجمال به آنها اشاره میشود؛ 1.نخستین مرحله حضور قلب آن است که نمازگزار در تمام یا بعضی ازنماز متوجه باشد که در حضور پروردگار جهانیان ایستاده و با او سخن میگوید و خداوند متوجه اعمال و افعال اوست.2.نمازگزار در عین این که خودش را در حال نمازدر برابر خداوند و سخن گفتن با او میداند به کلماتی که ادا میکند توجه داشته و به قلب خود معانی را تفهیم میکند.3.علاوه بر معانی و اذکارخوب بداند چه میگوید و توجه خاص دارد که با چه کسی سخن میگوید.نماز سازنده انسانها و تکامل بخشنده آنان است. همان طور که یک انسان به غذای سالم و مفید احتیاج دارد برای رشد و پرورش روح و تکامل آن نیز به غذای روحی نیاز دارد تا به وسیله آن به سیر صعودی خود ادامه دهد و بهترین غذای روحی انسان نماز و راز و نیاز با پروردگار عالم است.نماز از آنجا که انسان را به یاد مبدا و معاد میاندازد دارای اثر بازدارندگی از معاصی است، هنگامیکه انسان تکبیر میگوید خدا را از همه چیز برتر و بالاتر میشمرد، به یاد نعمتهای او میافتد، حمد و سپاس میگوید او را به رحمانیت و رحیمیت میستاید، به یاد روز جزا افتاده اقرار به بندگی میکند و از او یاری میجوید و صراط مستقیم میطلبد و از راه کسانی که بر آنها غضب شده به خدا پناه میبرد.همچنین اگر سایر اعمال و اذکار نماز با توجه و حضور قلب انجام گیرد،انوار معنویت سراسر و جود نمازگزار را فرا میگیرد و سدی در برابر گناه بر او ایجاد میکند. البته به همان مقدار که حضور قلب ارزش دارد و در قبول عبادت موثر است به همان اندازه هم دشوار است، زیرا هنگام نماز شیطان مشغول وسوسه شده و با لطایفالحیل میکوشد انسان را از توجه به خداوند باز داشته و به وسوسههای خودش معطوف سازد که یک مرتبه انسان متوجه میشود نمازش به پایان رسیده و او مشغول امور دنیایی خود بوده است.نماز برنامه هر صبح و شام است. هنگام صبح اولین کلام واجب نماز و به هنگام شب آخرین واجب نماز است. پس آغاز و انجام هر روز با یاد خدا و برای خداست.افراد با تقوا که وجودشان به انوار الهی روشن شده با هر نماز یک گام به جلو برمیدارند، زیرا نماز تکرار نیست بلکه معراج است.نماز به همه وجود انسان آرامش میبخشد، چشمها را خاشع و خاضع میگرداند، نفس سرکش را رام و دلها را نرم و تکبر و بزرگ منشی را محو مینماید. نمازگزار به هنگام نماز باید قلب خود را متوجه معبود خویش گرداند و از افکار دنیایی و شیطانی دوری گزیند و با حضور قلب کامل نماز را به جا آورد که البته رسیدن به این مرحله کار بسیار دشواری است.در نتیجه میتوان گفت جراحاتی که بر اثر گناه بر روح و جان انسان مینشیند با مرهم نماز التیام مییابد و زنگارهایی که بر قلب مینشیند زدوده میشود. همچنین نماز خودبینی و کبر را در هم میشکند چون شخص نمازگزار در شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار در برابر خدا پیشانی بر خاک میگذارد و خود را ذره کوچکی در برابر او میبیند. پردههای غرور و خودخواهی را کنار میزند و تکبر را در هم میکوبد. به همین دلیل حضرت علی(ع) میفرماید؛ خداوند ایمان را برای پاکسازی انسانها از شرک واجب کرده است و نماز را برای پاکسازی از کبر.
* منابع: بحار الانوار، ج 82. آیه 14 سوره طه. آیه 45 سوره عنکبوت. آیه 56 سوره ذاریات. بحار الانوار، ج 10. نهج البلاغه، حکمت 252.
منبع:روزنامه آرمان
۹۳/۰۹/۳۰