حماسه کربلا و مسئولیت ما
جمعه, ۲۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۹ ق.ظ
*دکتر محمد کوکب
با فرا رسیدن ماه محرم، مجالس عزای سیدالشهداء در مساجد، حسینیهها و تکایا و نیز محافل خصوصی برپا میشود و عاشقان اباعبدالله هریک به نوبه خود و به هر طریق ممکن عشق و ارادت خویش را به ساحت مقدس سرور و سالار شهیدان نشان میدهند.
قطعاً برپایی این مجالس باشکوه و آکنده از احساسات و عواطف پاک و جوشان مردم، میتواند و باید فرصت مغتنمی برای یادآوری فلسفه قیام امام حسین(ع) و علل و عوامل وقوع حادثه عبرتآموز کربلا باشد. زمانی که احساس و عاطفه از یک سو و بصیرت و معرفت از سوی دیگر در مجالس عزای سیدالشهداء حضور و ظهور داشته باشد، آنگاه ثمرات و برکات چنین محافل و مجالسی نه تنها برای یک دهه یا یک ماه و دو ماه بلکه برای سالیان سال ماندگاری خواهد داشت و باعث رشد و بالندگی جامعه در راستای معارف قرآنی خواهد شد.
از این روست که متفکران دلسوز و دوراندیش همواره بر پاک نگه داشتن این مجالس از هرگونه شائبه و رفتار وهنآمیز و خلاف شأن عزاداران حقیقی تأکید و توصیه نمودهاند. از جمله این متفکران، استاد شهید آیتالله مطهری است که هیچ باکی از بیان حقایق نداشته و همواره با عناصر و عوامل کدرکننده چهره شفاف حماسه کربلا مبارزه پیگیر و بیامان داشته است. ایشان نقاط ضعف توده مردم عزادار حسینی را که هم شامل مؤسسین مجالس میشود و هم مستمعین ، اولاً تمایل آنها در ازدحام جمعیت میدانند و ثانیاً شور و واویلا بپا شدن . معظمله با بیان این نقاط ضعف، این موضوع را خاطرنشان میسازند که گوینده و مبلّغ مذهبی در قبال این شرایط بر سر یک دوراهی قرار میگیرد. اگر بخواهد با این نقاط ضعف مبارزه کند، حقایق را به مردم بگوید و با تحریفات مقابله نماید، این رفتار احیاناً با هدف صاحب مجلس و مستمعین در تعارض خواهد بود. و اما اگر بخواهد همرنگ جماعت شود و از این نقاط ضعف به نفع اغراض و مطامع دنیوی خود بهرهبرداری نماید و در واقع برای خود مشتری جلب کند، در آن صورت به مخالفت با اهداف مقدس اباعبدالله(ع) برخاسته است. سپس استاد شهید روش صحیح را از میان این دو راه نشان میدهد و با قاطعیت اعلام میکند که وظیفه مبلّغ مذهبی، رسالت یک مصلح حقیقی است که به رغم جوّ غالب و برخلاف موج خواست و تمایل مردم، بدانچه وظیفه او و مصلحت جامعه است عمل میکند (حماسه حسینی، ج 1، ص 114-115).
به هرحال آنچه حایز اهمیت است این است که شور و عواطف و احساسات در قضیه حماسه کربلا محملی است برای افزایش شناخت و بصیرت نسبت به این حادثه، و دشمنان و معاندان درصددند تا با تهی کردن این حماسه عظیم از محتوای عبرتآموز و معرفتبخش آن، خاصیت ظلمستیزی و حماسهآفرینی را از آن بگیرند تا به مقاصد شوم خود در درازمدت دست یابند. حال بر علمای راستین و گویندگان، مبلّغان و مداحان مسئول و زمانشناس است که دست دشمن را بخوانند و با انجام وظیفه معرفی مکتب معرفتبخش و بصیرتافزای کربلا، نقشه او را نقش برآب سازند.
قطعاً برپایی این مجالس باشکوه و آکنده از احساسات و عواطف پاک و جوشان مردم، میتواند و باید فرصت مغتنمی برای یادآوری فلسفه قیام امام حسین(ع) و علل و عوامل وقوع حادثه عبرتآموز کربلا باشد. زمانی که احساس و عاطفه از یک سو و بصیرت و معرفت از سوی دیگر در مجالس عزای سیدالشهداء حضور و ظهور داشته باشد، آنگاه ثمرات و برکات چنین محافل و مجالسی نه تنها برای یک دهه یا یک ماه و دو ماه بلکه برای سالیان سال ماندگاری خواهد داشت و باعث رشد و بالندگی جامعه در راستای معارف قرآنی خواهد شد.
از این روست که متفکران دلسوز و دوراندیش همواره بر پاک نگه داشتن این مجالس از هرگونه شائبه و رفتار وهنآمیز و خلاف شأن عزاداران حقیقی تأکید و توصیه نمودهاند. از جمله این متفکران، استاد شهید آیتالله مطهری است که هیچ باکی از بیان حقایق نداشته و همواره با عناصر و عوامل کدرکننده چهره شفاف حماسه کربلا مبارزه پیگیر و بیامان داشته است. ایشان نقاط ضعف توده مردم عزادار حسینی را که هم شامل مؤسسین مجالس میشود و هم مستمعین ، اولاً تمایل آنها در ازدحام جمعیت میدانند و ثانیاً شور و واویلا بپا شدن . معظمله با بیان این نقاط ضعف، این موضوع را خاطرنشان میسازند که گوینده و مبلّغ مذهبی در قبال این شرایط بر سر یک دوراهی قرار میگیرد. اگر بخواهد با این نقاط ضعف مبارزه کند، حقایق را به مردم بگوید و با تحریفات مقابله نماید، این رفتار احیاناً با هدف صاحب مجلس و مستمعین در تعارض خواهد بود. و اما اگر بخواهد همرنگ جماعت شود و از این نقاط ضعف به نفع اغراض و مطامع دنیوی خود بهرهبرداری نماید و در واقع برای خود مشتری جلب کند، در آن صورت به مخالفت با اهداف مقدس اباعبدالله(ع) برخاسته است. سپس استاد شهید روش صحیح را از میان این دو راه نشان میدهد و با قاطعیت اعلام میکند که وظیفه مبلّغ مذهبی، رسالت یک مصلح حقیقی است که به رغم جوّ غالب و برخلاف موج خواست و تمایل مردم، بدانچه وظیفه او و مصلحت جامعه است عمل میکند (حماسه حسینی، ج 1، ص 114-115).
به هرحال آنچه حایز اهمیت است این است که شور و عواطف و احساسات در قضیه حماسه کربلا محملی است برای افزایش شناخت و بصیرت نسبت به این حادثه، و دشمنان و معاندان درصددند تا با تهی کردن این حماسه عظیم از محتوای عبرتآموز و معرفتبخش آن، خاصیت ظلمستیزی و حماسهآفرینی را از آن بگیرند تا به مقاصد شوم خود در درازمدت دست یابند. حال بر علمای راستین و گویندگان، مبلّغان و مداحان مسئول و زمانشناس است که دست دشمن را بخوانند و با انجام وظیفه معرفی مکتب معرفتبخش و بصیرتافزای کربلا، نقشه او را نقش برآب سازند.
۹۴/۰۷/۲۴