حلقه مفقوده گزارش صندوق بینالمللی پول
بهاره مهاجری/ صندوق بینالمللی پول روز دهم جولای – نوزدهم تیرماه – گزارشی از روند اصلاحات یارانهیی در کشورهای حوزه منا (خاورمیانه و شمال آفریقا) منتشر کرد. بخشی از این گزارش مربوط به کشور ایران بود. بخش ایرانی اصلاحات یارانهیی صندوق بینالمللی پول بازتاب گستردهیی در رسانههای داخلی داشت. اما نکته مهم در گزارش آن بود که ارزیابی صندوق بینالمللی پول به بازه زمانی سال 2011 برمیگشت یعنی سه سال قبل، سال 1390- 1389؛ نخستین سال هدفمندی یارانهها. از همین رو است که صندوق بینالمللی پول سیاست هدفمندی یارانهها در ایران را تقریبا موفقیتآمیز (partially successful) قلمداد کرده است. نگاهی به گزارش هدفمندی یارانههای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد هدفمندی برای خانوارهای کم درآمد - کسانی که درآمدشان روزانه دو دلار بوده - بسیار موثر بوده است چون آنها 45 دلار در ماه بابت هدفمندی میگرفتهاند. البته مبنای محاسبه صندوق، قیمت دلار آزاد آن زمان بوده که صندوق به طور میانگین 988 تومان محاسبه کرده است اما اینکه از سال 2011 به بعد چه اتفاقی روی داده، مبنای گزارش ما است.
صندوق بینالمللی پول در بخش مربوط به ایران در انتهای گزارش به نکته بارزی اشاره میکند و اینکه از آن سال به بعد اطلاعات و آمار مناسبی در دست نبوده است تا آثار هدفمندی در سالهای بعد از 2011 را ارزیابی کند.
برای بررسی این گزارش یک آمار ملاک قرار گرفته است: آمارهای بانک مرکزی. همچنین چند شاخص هم مورد بررسی واقع میشود: نرخ تورم، قیمت دلار در بازار آزاد، قیمت فرآوردههای نفتی و محاسبه آن با دلار آزاد.
این نکته هم باید ذکر شود که گزارش صندوق بینالمللی پول در خصوص سال اول هدفمندی یارانهها تقریبا درست است و خدشه چندانی به آن وارد نمیشود. بگذریم از آنکه مبنای این گزارش، گزارش جولای سال 2011 - تیر مرداد سال 1390 - آن صندوق است که در همان ماه آن سال منتشر و بعدها مشخص شد که محمدرضا فرزین، دبیر وقت ستاد هدفمندی یارانهها در نگارش آن گزارش دخیل بوده است.
سال دوم هدفمندی یارانهها چگونه گذشت؟
نیمه دوم سال 1390، اقتصاد ایران با یک پدیده بیرونی مواجه شد. مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با 1+5 تقریبا به بنبست رسیده بود. از مهر ماه همان سال امریکا هم به طور مستقیم وارد مذاکرات شده بود و این امر به پیچیدگی مذاکرات افزوده بود.
از نیمه دوم همان سال امریکا و اتحادیه اروپا به طور تدریجی بر شدت تحریمهای ایران اضافه میکردند. اولین تحریمی که از سوی اتحادیه اروپا اعمال شد، تحریم خرید نفت ایران بود که اجرای آن عملا از جولای سال 2012 یا تیر و مرداد ماه سال 1391 آغاز شد. در همان حال هم امریکا به خریداران نفت ایران شش ماه مهلت داد - یعنی تا اواسط مردادماه سال 1391- تا خرید نفت از ایران را به صفر برسانند. هر چند که این مهلت به طور مکرر تمدید شد اما میزان خرید نفت از ایران بهشدت کاهش یافت.
این موضوع را میتوان در ارزیابیای که بخش پژوهشی کنگره ایالات متحده در آوریل سال 2013 -?اردیبهشت، خرداد سال 1392- انجام داد، مشاهده کرد.
بنا برگزارش این بخش، اعمال تحریمها بر نفت ایران موجب شد که فروش نفت ایران از 5/2 میلیون بشکه در روز در سال 2011 به 2/1 میلیون بشکه در روز در سال 2013 برسد. بر این اساس، حدود 20 کشور یا مشتری نفت ایران، خرید نفت از جمهوری اسلامی ایران را تا زمان گزارش به اندازه کفایت مورد بهرهمندی از معافیت مورد نظر امریکا یا اروپا کاهش دادند. همین موضوع باعث شده بود که درآمد ارزی ایران کاهش یابد؛ کاهش درآمد ارزی ایران به تبع خود بر ارزش پول ملی تاثیر گذاشت و همین مرحله بود که تقریبا گام اجرایی هدفمندی یارانهها را
تحت تاثیر خو قرار داد.
قیمت دلار امریکا که درشروع هدفمندی یارانهها – یعنی دی ماه 1389 برابر با 1044 تومان بود در دی ماه سال 1390 به 1540 تومان رسید. این قیمت در دی ماه سال 1391 به 3270 تومان افزایش یافت. یعنی طی دو سال ارزش ریال تقریبا سه برابر کاهش یافته بود و همین امر تاثیر گزافی بر سیاست هدفمندی یارانهها گذاشت.
نرخ تورم هم همینطور؛ نرخ تورم که در آغاز اجرای سیاست هدفمندی یارانهها – یعنی دی ماه سال 1389 – معادل 8/15 درصد بود، در دی ماه سال بعد به 9/20 درصد رسید. این نرخ در پایان سال دوم به 9/36 درصد افزایش یافت. به عبارت دیگر طی دو سال هدفمندی تورم کشور تقریبا 80 درصد اضافه شد و اگر تورم سال 1392 را هم به آن اضافه کنیم نزدیک به 97 درصد اضافه شده بود. این تورم، عملا بر یارانهیی که هر ماه به خانوارها پرداخت میشد، تاثیرگذار بود و ارزش این یارانه را کاهش داده بود. این همان چیزی است که اقتصاددانان میگویند: «تورم، مالیات پنهان بر خانوارها ست».
به این ترتیب در بازه زمانی پس از اجرای مرحله اول هدفمندی یارانهها، تورم و کاهش ارزش برابری ریال در مقابل دلار امریکا دو پارامتر مهمی بودند که بر دو اصل هدفمندی، یعنی منطقی شدن قیمت انرژی و پرداخت یارانه تاثیر منفی گذاشتند.
این اتفاق چگونه رخ داد ؟ برای این منظور میتوان به جدول شماره یک نگاهی انداخت.
همانطور که جدول یک نشان میدهد، ارزش دلاری بنزین و گازوییل طی سالهای 89 تا 91 به تدریج کاهش یافته و طی همین زمان شاهد افزایش قاچاق این دو فرآورده از مرزهای ایران بودیم.
اما چه اتفاقی در مورد پول هدفمندی یارانهها رخ داده است. جدول شماره دو، این مساله را با توجه به نرخ تورم به خوبی باز میکند.
براین اساس، ارزش یارانهیی که خانوارها در زمان پس از هدفمندی گرفتهاند، به تدریج کاهش یافته است.
به این ترتیب به نظر میرسد سیاست هدفمندی یارانهها در سالهای 2011 به بعد (که صندوق بینالمللی پول تاکنون گزارش هدفمندی در آن سنوات را ارائه نداده است) تحت تاثیر عوامل بیرونی عملا از کارکرد اصلی خود به دور افتاده است. شاید فاز دوم هدفمندی یارانهها که دولت روحانی آن را از ابتدای سال آغاز کرده بتواند جبران نواقص فاز نخست را بکند.