احسان در راه خدا
فردی چند گردو به رهگذری داد و گفت: بشکن و بخور و برای من دعا کن!رهگذر گردوها را شکست ولی دعا نکرد.آن مرد گفت: گردوها را میخوری نوش جان، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم!رهگذر گفت: «مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای،خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است!»احسان و نیکوکاری به جهت بر انگیختن احساس خوش و لذت روحانی امری شایسته و ارزشی است که مورد اقبال و استقبال بیشتر مردم است.در بینش و نگرش قرآنی احسان و نیکوکاری آن چنان از اهمیت و ارزش برخوردار است که از نیکوکاری به کافران نیز به عنوان امری پسندیده یاد شده است و از مومنان خواسته شده که نسبت به کافران گذشت داشته و آنها را بخشیده و رفتاری بزرگوارانه و کریمانه داشته باشند؛ زیرا گذشت و بخشش به عنوان مصادیقی از احسان و نیکوکاری موجب میشود تا انسان به عنوان محسن محبوب درگاه خداوند شود. همچنین آیه 29 سوره مبارکه «فاطر» در بیانی بلند احسان در راه خدا را تجارتی سرشار از سود شمرده و میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً یَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ؛ کسانی که کتاب الهی را تلاوت میکنند و نماز به پا میدارند و از آنچه روزیشان دادهایم، پنهان و آشکار، انفاق میکنند تجارتی پرسود و بی زیان را امید دارند که هرگز زوال نمییابد»؛ چنین معاملهای با خداوند بدون شک سودی به عظمت رضوان الهی دربردارد.از حضرت علی علیه السلام هم روایت شده است: «آن کس که با دستی کوتاه ببخشد، از دستی بلند پاداش میگیرد»؛ بنابراین، آنچه در راه خیر انفاق میکنیم هرچند کم باشد خداوند از فضل خود بر آن میافزاید و چندین برابر به ما پاداش میدهد، پس تا میتوانیم با کالای نیکوکاری با خدا تجارت کنیم که سودی سنگین به دنبال دارد. حضرت علی علیه السلام در این باره نیز فرمودند: «هر گاه تهیدست شدید، با صدقه دادن، با خدا تجارت کنید» و «روزی را با صدقه دادن فرود آورید».البته باید در انفاق و احسان به دیگران نکاتی را نیز رعایت کرد تا مورد قبول پروردگار قرار گیرد که اولین اصل در باب احسان و نیکوکاری توجه به رضای خداوند است. جلب رضایت خداوند در هر کاری فرع بر چند مساله از جمله ایمان و اعتقاد به خدا، پیامبر (صلی الله و علیه وآله) و ائمه (علیهم السلام) و رعایت احکام و قوانین الهی است.اگر انسان از لحاظ اعتقادی مشکل داشته باشد یا در حوزه عمل و رعایت احکام و قوانین الهی و دینی مثل نماز، روزه و... کوتاهی کند، راه گناه و معصیت را در پیش گیرد یا از راههای نامشروع و غیرقانونی سود و سرمایه جمع آوری کرده و درآمد داشته باشد، احسان و نیکوکاری چنین انسانهایی مورد قبول و پذیرش حق تعالی قرار نخواهد گرفت.خداوند با صراحت در آیات 53 و 54 سوره مبارکه «توبه» اعلام میدارد: «قل انفقوا طوعاً اوکرهاً لن یتقبل منکم انکم کنتم قوماً فاسقین، و ما منعهم ان تقبل منهم نفقاتهم الا انهم کفروا بالله و برسوله و لا یاتون الصلاه الا و هم کسالی و لا ینفقون الا و هم کارهون؛ بگو چه با رغبت و چه با بیمیلی انفاق کنید، هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد؛ چرا که شما گروهی فاسق هستید و هیچ چیز مانع پذیرش انفاقهای آنها نشد، جز این که به خدا و پیامبرش کفر ورزیدند و جز با حال کسالت نماز به جا نمیآورند و جز با کراهت انفاق نمیکنند» اگر انسان توجه به رضای خداوند نداشته و از راه های غیرقانونی وارد شده و اقدام به احسان و انفاق کند، جز زحمت، چیز دیگری نصیب او نخواهد شد.تردیدی نیست که انفاق و کمک علنی و آشکار در راه خدا و اختفای آن هر کدام اثر مفیدی دارد؛ زیرا هنگامی که انسان به طور آشکار و علنی مال خود را در راه خدا انفاق میکند اگر انفاق واجب باشد، گذشته از این که مردم تشویق به این گونه کارهای نیک میشوند، رفع این تهمت نیز از انسان میگردد که به وظیفه واجب خود عمل نکرده است. و اگر انفاق مستحب باشد، در حقیقت یک نحوه تبلیغ عملی است که مردم را به کارهای خیر و حمایت از محرومان و انجام کارهای نیک اجتماعی و عام المنفعه تشویق میکند.و چنانچه انفاق به طور مخفی، و دور از انظار مردم انجام شود، به طور قطع ریا و خودنمایی در آن کمتر است، و خلوص بیشتری در آن خواهد بود، مخصوصاً درباره کمک به محرومان، آبروی آنها بهتر حفظ میشود، و لذا آیه 271 سوره «بقره» میگوید: «اگر انفاق ها را آشکار کنید، چیز خوبى است، و اگر آنها را مخفى ساخته و به نیازمندان بدهید براى شما بهتر است» (إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُوتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ).بعضی از مفسران گفته اند: این دستور تنها درباره انفاق های مستحبی است و انفاق های واجب از قبیل زکات و مانند آن بهتر است همیشه آشکار و علنی باشد. ولی مسلّم است که هیچ یک از این دو دستور (اظهار و اخفای انفاق) جنبه عمومی و همگانی ندارد بلکه موارد مختلف است در پاره ای از موارد که اثر تشویقی آن بیشتر است و لطمه ای به اخلاص نمیزند، بهتر است اظهار گردد، و در مواردی که افراد آبرومندی هستند که حفظ آبروی آنها ایجاب میکند، انفاق به صورت مخفی انجام گیرد و بیم ریاکاری و عدم اخلاص میرود، مخفی ساختن آن بهتر خواهد بود.در بعضی احادیث تصریح شده انفاق های واجب بهتر است اظهار گردد، و اما انفاق های مستحب بهتر است مخفیانه انجام گیرد.از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «زکات واجب را به طور آشکار از مال جدا کنید و به طور آشکار انفاق نمایید اما انفاق هاى مستحب اگر مخفى باشد بهتر است».این احادیث با آنچه در بالا گفتیم منافات ندارد؛ زیرا انجام وظائف واجب کمتر به ریا آمیخته میشود، چون وظیفه ای است که در محیط اسلامی هر کس ناچار است آن را انجام دهد و همچون یک مالیات قطعی است که باید همه بپردازند.بنابراین، اظهار آن بهتر است و اما انفاق های مستحبی چون جنبه الزامی ندارد، ممکن است اظهار آن به خلوص نیت لطمه بزند، لذا اختفای آن شایسته تر میباشد. (تفسیر نمونه، جلد 2، صفحه 403).با توجه به مواردی که بیان شد، نتیجه میگیریم که اگر کسی را در امری کمک و یاری کردیم و او از ما تشکر نکرد، با توجه به اینکه نیت ما برای خدا بوده و مورد رضای او است، مطمئن باشیم که خدا میبیند و نتیجه عمل خوب خود را خواهیم دید.